یادداشت های یک نیمچه روزنامه نگار

نوشتن هم اعتیاد آور است

یادداشت های یک نیمچه روزنامه نگار

نوشتن هم اعتیاد آور است

اخرین افطارم

آخرین افطار امسال این گونه گذشت که من تا ساعت نه و ربع دفتر بودم

و تازه ده و نیم رسیدم خونه و روزه ام رو باز کردم.

از اون ور هم البته باید یه راست انتقالم می دادن سرد خونه


عیدتون مبارک رفقا

فردا صبح می روم مشهد

دعاگو خواهم بود

نظرات 1 + ارسال نظر
نگار دوشنبه 21 تیر 1395 ساعت 14:35

چقدزودبرگشتین؟؟
عموی منم چهارشنبه ازتهران اومدن مشهدشنبه صبح رفتن
خیلی کوتاه بود زمانشون

ما هم دقیقا چهارشنبه رفتیم جمعه برگشتیم.
اخه من و دختر داییم باید می رفتیم سر کار
اون یکی دختر دایی خنگمم واحد تابستانی برداشته مجبور بودیم بر گردیم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.