یادداشت های یک نیمچه روزنامه نگار

نوشتن هم اعتیاد آور است

یادداشت های یک نیمچه روزنامه نگار

نوشتن هم اعتیاد آور است

می ایم و از تجربه این ده روز می نویسم

دارم می روم اردو جهادی سمت ایلام

تجربه اولمه  و شرایط اون جا هم سخته امیدوارم سفر و تجربه خوبی بشه برایم

اون جا نت که نداریم مهم نیست انتن هم گوشی خوب نمی دهد بعد ده روز می ایم هم عکس های اون جا رو می گذارم و هم از تجربه ام می گم

نظرات 5 + ارسال نظر
شب نم پنج‌شنبه 1 مهر 1395 ساعت 08:17

تولدت مباااااارررک عارفه جان .
خیلی خیلی دوست دارم .و از صمیم قلب برات آرزوی موفقیت و خوشبختی میکنم عزیز دلم .
پائیزت پر از هوای تازه ...
بهترینها برای تو .

ممنون شبنمی عزیزم
نمی دونی می دونی یا نه ولی خیلی خیلی عزیزی برام رفیق
امیدوارم همیشه دلت شاد باشه

شب نم دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 23:29

عزیزززززمی .

شب نم دوشنبه 29 شهریور 1395 ساعت 11:25

سلام.
این اون سلام نگفته کامنت قبلیم بود !
حالا سلاااااام

پیشاپیش عید مبااارررک.
پیشاپیش مهر مبااررررک .
پیشاپیش تولدددددت مبااااارک ...

سلام
سلامممم
سلاممم رفیق جانکم
شبنم بعضی ادم خا ذاتشون حال خوب کنه ذاتشون انرژی مثبته
خدا رو شکر که هستی

شب نم شنبه 27 شهریور 1395 ساعت 12:00

هنوز برنگشتی؟

داریم به مهر نزدیک میشیم .

من که روز شماری میکنم .

امسال یه حال و هوای دیگه س .

سلام به روی ماهت دیروز صبح رسیدم جون ندارم هموز می ایم تعریف می کنم
هیییع امان از مهر

هانی پنج‌شنبه 25 شهریور 1395 ساعت 09:03 http://hanihastam.persianblog.ir/

منتظریم :)

می ایم می گم ایشالله

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.